سفری به مقصدِ باباکوهی شیراز
مطالب
نکته ها
شیرازگردی
سفری به مقصدِ باباکوهی شیراز

از نگاهِ برخی ها شیراز برابری می کند با حافظ و خلاصه می شود در سعدی. ما اما به سراغ آرامگاه باباکوهی آمده ایم تا آتشِ این کوره را روشن کنیم و خلافش را ثابت نماییم. تا انتهای مقاله با شیرازروم؛ مرجع رسمی اجاره منزل مبله در شیراز همراه باشید.

در کوچه پس کوچه های شیراز، عظمتِ کوهی نگاهمان را جذب می کند که گویا نامش باباکوهی است.
باباکوهی به حیثِ جغرافیایی، شمال شیراز را قرق کرده و بر فرازِ کوهی بلند (کوهِ صبوی)، دلبرانه خودنمایی می کند. نگاهمان را که به سمت راست می چرخانیم، دروازه قرآن پرچمش را به اهتزاز در می آورد تا خاطر جمع شویم جاذبه خوبی را برای گردشگری انتخاب کرده ایم.

باباکوهی (عارفِ مشهورِ قرن چهار هجری، فردی است از دیارِ شیراز و از مسلک صوفیان) بارِ شاعری به دوش کشیده و در این عرصه گویا دستی بر آتش داشته. واژه بابا ابتدای نامِ باباکوهی، سالک بودن وی را هویدا می سازد و این راز را عیان می کند که ابن باکویه با اصولِ عرفانی دست به گریبان بوده و با سلوک دست و پنجه نرم می کرده.

اگر کتب فارسی را ورق بزنیم نامِ باباکوهی شیرازی را دوشادوش باباطاهر عریان خواهیم دید که مُهرِ تأیید می زند پایِ گفته هایمان. باباکوهی شیرازی همنشین خواجه عبدالله انصاری بوده و رفیقِ شفیقِ ابوسعید ابوالخیر.

باری، باباکوهی را به جمع ادیبانِ شیراز می افزاییم و بار دیگر قاطعانه اظهار می کنیم شیراز مهدِ عارفان است، تجلی گاهِ شعر است و منزلگهِ هنر.

سفری به مقصدِ باباکوهی شیراز


شیراز مهدِ عارفان است، منزلگهِ هنر
تاریخ در جانِ باباکوهی ساری است


نام اصلی باباکوهی، ابوعبدالله بن عبیدالله شیرازی است، عده ای جمله کوتاه می کردند و وی را ابن باکویه صدا می زدند (همین جا حجت را تمام کنیم و بگوییم که ابن باکویه متعلق به عصرِ آل بویه است). زمانی که راهِ کوه را در پیش می گیریم و نفس زنان بالا می رویم در مقابل دیدگانمان دو غار را ملاحظه خواهیم کرد. یکی آرامگاه باباکوهیِ محبوب و دیگری غاری کُهن که به گفته هوادارانِ تاریخ، آشیانه ای است متعلق به عارفی نام آشنا.

بر فرازِ کوه، بساطِ سفر به بطنِ تاریخ جور است، گویی قطاری رهِ گذشته را پیش گرفته، ما هم از سرِ ذوق سوار بر مرکب می شویم و پشتِ سر قافله به راه می افتیم. 

درست زمانی که کشان کشان خود را از مسیرِ خاکی بالا می کشیم، حوضی سد معبرمان می شود و رسیدن به آرامگاه باباکوهی را نوید می دهد، حوضی از جنسِ سنگ های چشمنوازِ قدیمی (پرانتزی باز کنیم و بگوییم لازمه وصالِ یار و چشم دوختن به آرامگاه باباکوهی، 2 کیلومتر پیاده روی است آن هم از نوعِ سربالایی البته این راهِ زمختِ خاکی در میانه های مسیر جایش را می بخشد به پلکانی راحت. اطرافتان اسباب پذیرایی فراهم است خلاصه این که بد نمی گذرد و می توانید به سادگی دستتان را بگذارید در دست باباکوهی! چشمانتان را ببندید و خود را در جوار باباکوهی مجسم نمایید، می توانید تصور کنید چشم انداز شیراز از آن ارتفاع چه ناب است و بکر؟).

در خلالِ این سفر، هر آنچه می بینیم در گذشته ریشه دوانده، درختان بویِ کهنگی می دهند. چشمانمان را گره می زنیم به آرامگاهِ باباکوهی و خود را غرق می سازیم در گذشته های دور.

چشمه آبی در جوارِ آرامگاه باباکوهی جاری است. دقیق تر که می شویم تعدادی اتاق خواهیم دید که به گفته برخی ها به دستِ قوم قاجار رقم خورده و ارمغانِ این امپراطوری بزرگ است.
 

مقبره باباکوهی، ساده و شکیل
مقبره ای از جنسِ سنگ، از نوعِ گچ


با تماشای آرامگاه باباکوهی، این جمله مصداق می یابد که زیبایی عینِ سادگی است.
حتی اگر سرتاسر آرامگاه باباکوهی را زیر ذره بین ببرید نه ردی از طرح های پیچیده خواهید دید و نه جمالتان به تزئینات ریز و درشت روشن خواهد شد. نه تنها مقبره باباکوهی از آلایش و هنرِ مبالغه آمیز به دور است بلکه دیگر اتاق ها و بنا هایی که دوشادوشِ باباکوهی قامت راست کرده اند نیز میانه ای با تجمل ندارند و شکوهشان را در خلالِ سادگی شان باید به تماشا نشست.

وقتی دفترِ عمر این شاعر بزرگ بسته می شود
اواخر عمرِ باباکوهی در گوشه عزلت 


حال که باباکوهی را شناختیم و دانستیم که بوده و رسالتش به چه صورت بوده، بیایید از سال تولدش بگوییم و سال وفاتش را مرور نماییم.

سفری به مقصدِ باباکوهی شیراز


تولد عبدالله باکویه به سال 337 هجری بر می گردد. آن طور که گفته می شود این جوانِ احتمالا جویایِ نام! در جوانی متوسل می شود به سفر.

از آن جا که همیشه گفته اند "سفر ها باید تا پخته شود خامی"، عبدالله باکویه هم پس از نائل شدن به مقام های بالای عرفان، مجددا راه وطن را در پیش می گیرد، رهسپار شیراز می شود، به کوهِ صبوی پناه می برد، کنجِ عزلت را بر می گزیند و خود را گره می زند به نیایش و راز و نیاز (مسلکِ همیشگی عارفان و سلوکان).

باباکوهی در مغازه ای در دامنه کوه سکنی می گزیند، بعد ها مغازه را به آرامگاه وی بدل می سازند. به یمنِ چشم انداز دنج آرامگاه باباکوهی، آن را در زمره یکی از جاذبه های گردشگری شیراز گنجانده اند. گفته می شود چشمه باباکوهی از همان زمان به راه بوده، همین امر ذهن گذشتگان را قلقلک داد تا بر سرِ راه آب، اتاق ها برپا کنند و حجره ها بسازند (که ردش این روز ها نیز در جوارِ باباکوهی به چشم می خورد).

نکته پایانی این که:

به زعم این که از ابتدای مقاله باباکوهی را شاعری خواندیم محبوب و عارفی خطاب کردیم برجسته اما باید بگوییم برخی چنین ادعایی را رد می کنند و عنوان می نمایند، دیوانِ باباکوهی متعلق به عارفی دیگر بوده که نهایتا به باباکوهی نسبت داده شده.

فارغ از این که صحت و سُقم چنین ادعایی چگونه است و چقدر قابل اتکاست، آنچه جایگاه باباکوهی را برجسته می سازد هم نشینی با بزرگانی است که بار ها و ماه ها نامشان را بر کتیبه های ارزشمند دیده ایم و مقام و منزلتشان را از این و آن شنیده ایم.
جهت اجاره آپارتمان مبله در شیراز به وب سایت شیرازروم مراجعه نمایید